گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش هفتم: سوره ي قلم




اول
کلیات
در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شد و داراي 52 آیه، 300 کلمه و 1256 حرف است. این « قلم » کلیات: سورهي
و شصت و هشتمین سوره در چینش کنونی قرآن (« مُزّمل » و قبل از سورهي « علق » سوره دومین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
از حروف مقطعه « ن» این نامها از آیهي اول این سوره گرفته شدهاند و .« ن والقلم » و « قلم » : است. نامهاي این سوره عبارتاند از
صفحه 57 از 134
است و خدا در این آیه به قلم سوگند یاد کرده است.
فضیلت
را در نماز واجب یا مستحبی بخواند ... خدا او را بعد از « قلم » فضیلت: از امام صادق علیه السلام روایت شده که هر کس سورهي
البته این گونه آثار سوره، مشروط به شرایطی، از جمله عمل به محتواي آن است. «1» . مرگ از فشار قبر نجات میدهد
ویژگی
در این سوره واقع شده است. ص: 176 « وان یَکاد » ویژگی: آیهي معروف
اهداف
اهداف: اساسیترین هدف این سوره عبارت است از: دفاع از پیامبر صلی الله علیه و آله و قرآن و هشدار به مشرکان.
مطالب
مطالب: مهمترین مطالب این سوره عبارتاند از: الف) عقاید: یادآوري رستاخیز و عذاب کافران و نعمتهاي بهشت (در آیات 33
2. بیان صفات و اخلاق زشت ؛( و 34 ). ب) اخلاق: 1. بیان صفات و اخلاق برجستهي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (در آیهي 3
3. دستور صبر و استقامت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (در آیهي ؛(14 - دشمنان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (در آیات 8
48 ). ج) داستانها: داستان باغدارانی که میوههاي خود را بامدادان مخفیانه چیدند تا به بینوایان ندهند و دچار عذاب شدند (در
.3 ؛( 44 و 45 ، 2. تهدید مشرکان (در آیات 33 ؛( 32 ). د) مطالب فرعی: 1. بزرگداشتِ قلم با سوگند به آن (در آیهي 1 - آیات 17
.(15 - 4. دفاع از قرآن کریم و پیامبر صلی الله علیه و آله (در آیات 2 ؛( بیان قانون مهلت دادن و استدراج کافران (در آیات 44 و 45
*** ص: 177
دوم
دوم: محتواي سورهي قلم قرآن کریم در آیات اول تا هفتم سورهي قلم به عظمت قلم و نوشتار و اخلاق برجستهي پیامبر صلی الله
7. ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ* مَا أَنتَ بِنِعْمَۀِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ* وَإِنَّ لَکَ - علیه و آله اشاره میکند و با هشدار به مخالفان او میفرماید: 1
لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ* وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ* فَسَتُبْصِ رُ وَیُبْصِ رُونَ* بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ* إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَ لَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ
بِالْمُهْتَدِینَ نون. سوگند به قلم و آنچه مینویسند!* که تو نسبت به نعمت پروردگارت دیوانه نیستی،* و قطعاً، براي تو پاداشی
بیپایان است؛* و مسلماً تو بر شیوهي (اخلاقی) بزرگوارانهاي هستی؛* پس به زودي میبینی و میبینند،* که کدام یک از شما
(دیوانهي) فریب خوردهاید!* به راستی که پروردگارت، خود، به کسی که از راهش گمراه گشته داناتر است؛ و (همچنین) او به
شروع شده است. ما در « ن» (حال) رهیافتگان داناتر است. نکتهها و اشارهها: 1. سورهي قلم تنها سورهاي است که با حرف مقطعهي
اول سورههاي بقره، آل عمران و بسیاري از سورههاي دیگر قرآن یادآور شدیم که حروف مقطعهي اول سورههاي قرآن اسراري
دانستهاند) و یا اشاره به آن که « رحمان » را اشاره به « ن» بین خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و یا اشاره به نامهاي خدا هستند؛ (مثلًا
قرآن از همین حروف الفباي معمولی ساخته شده است، ولی کسی نمیتواند همانند آن را بیاورد و همین دلیل اعجاز آن است.
به معناي دوات میآید که بیمناسبت با قلم و « نون » ص: 178 برخی از مفسران نیز فرمودهاند که
صفحه 58 از 134
که نشان دهندهي اهمیت قلم و نوشته نزد «2» 2. در این آیات به قلم و نوشتههایش سوگند یاد شده است «1» . نوشتههایش نیست
خداي متعال و نیز نوعی جلب توجه انسان به نقش قلم و کتاب در سرنوشت بشریت است. قلمزن نکودار و شمشیرزن نه مطرب که
مردي نیاید زرَن (سعدي) و قلم و نوشتار در این آیه شامل همهي قلمها و نوشتههاي الهی و بشري میشوند. 3. قلم و نوشتار و کتاب
و پیدایش خط، دوران تاریخ انسان را شکل داد و فصل جدیدي در زندگی انسان گشود و موجب پیدایش تمدّنها و پیشرفت علوم
اولین چیزي که » و بیداري فکر انسان و مایهي هدایت و آگاهی بشر شد. 4. در برخی احادیث شیعه و اهل سنت روایت شده که
هرچند این حدیث اشاره به قلم تقدیر است، اما اهمیت نقش قلم را نشان میدهد. 5. پیامبر اسلام صلی الله «3» .« خدا آفرید، قلم بود
علیه و آله خود چیزي نمینوشت تا مبادا شبههاي در مورد اعجاز قرآن پیش آید و در محیط جزیرة العرب زندگی میکرد که تعداد
و به قلم و «4» شروع شد « بخوان » افراد با سواد آن به بیست نفر نمیرسید، اما قرآنی را براي بشریت به ارمغان آورد که با واژهي
6. در نوشتار سوگند یاد میکرد و از این رو مبدأ پیدایش تمدنی عظیم در جهان شد. ص: 179
احادیث متعددي از پیشوایان اسلام روایت شده که به یاران خود تأکید میکردند به حافظه بسنده نکنند و احادیث و علوم را
از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که سه صدا حجابها را پاره میکند و به «1» . بنویسند و براي آیندگان به یادگار بگذارند
پیشگاه الهی منتهی میشود: صداي گردش قلمهاي دانشمندان، صداي گامهاي مجاهدان و صداي چرخ ریسندگی زنان پاكدامن.
. در این حدیث پرمعنا بر سه عنصر محوري قلم، جهاد و اقتصاد تأکید شده ولی نقش علم و قلم قبل از همه بیان شده است. 7 «2»
مخالفان اسلام به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تهمت جنون میزدند، در حالی که خدا به آن حضرت نعمتهاي فراوان، همچون
عقل، درایت، امانت، راستی، علم، نبوت، عصمت و اخلاق برجسته عطا کرده بود. آنان این حقایق را نمیدیدند، از این رو به آنها
هشدار میدهد که به زودي خواهید دید که چه کسی فتنه زده و جن زده و دیوانه است. آري؛ آیندگان تعالیم عالی پیامبر اسلام
صلی الله علیه و آله و عقاید خرافی و شركآلود مشرکان را خواهند دید و داوري خواهند کرد که عاقل و دیوانهي واقعی کیست.
پیدا شود که مرد کدام است و زن کدام در تنگناي حلقهي مردان به روز جنگ (سعدي) 8. در برخی احادیث آمده است هنگامی
که قریش دیدند پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را بر دیگران مقدم شمرد، به سرزنش علی علیه السلام پرداختند و
گفتند: محمد فتنهزده و دیوانهي او شده است، از این رو آیات فوق فرود آمد و ص: 180 تهمت
البته روشن است که شأن نزول آیه موجب انحصار معنا در یک مورد نمیشود، «1» . جنون را از پیامبر صلی الله علیه و آله دفع کرد
از مادهي « خُلق » بلکه مشرکان بارها تهمت جنون به پیامبر صلی الله علیه و آله زدند و قرآن به همهي آنها پاسخ داد. 9. واژهي
و به معناي صفاتی است که از انسان جدا نمیشود و همچون آفرینش انسان در درون او آفریده شده است. اگر انسان با « خلقت »
برخی حالات و صفات همراه شود و تمرین کند، کم کم در جانش جاي میگیرد و خُلق او میشود و روح و باطن او را شکل
میدهد. 10 . در این آیات به اخلاق برجستهي پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره شده است؛ اخلاقی که برخی آن را معجزهي اخلاقی
پیامبر صلی الله علیه و آله نامیدهاند؛ اخلاقی که در برخوردهاي فردي و اجتماعی پیامبر صلی الله علیه و آله ظاهر میشد؛ همچون
عفو عمومی مکیان پس از فتح مکه و بعد از آن همه آزار نسبت به آن حضرت و مسلمانان. 11 . از امام علی علیه السلام روایت شده
که ویژگیهاي اخلاقی پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بود: همیشه خوشرو و ملایم بود، هرگز خشن، سنگدل، پرخاشگر،
بدزبان، عیب جو و مدیحهگر نبود؛ هیچ کس از او مأیوس نمیشد و هر کس به در خانهاش میآمد مأیوس باز نمیگشت؛ سه چیز
را از خود رها کرده بود: مجادله در سخن، پرگویی و دخالت در کاري که به او مربوط نبود، و سه چیز را در مورد مردم رها کرده
بود: کسی را سرزنش نمیکرد، از لغزشها و عیوب پنهانی مردم جستوجو نمیکرد ... هرگاه فرد ناآشنا و ناآگاه با او تندي
تفسیر قرآن مهر «2» . میکرد و درخواستی مینمود تحمل میکرد و ... و هرگز سخن کسی را قطع نمیکرد تا سخنش پایان گیرد
12 . از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که من براي تکمیل کردن فضایل و کرامتهاي اخلاق جلد بیست و یکم، ص: 181
صفحه 59 از 134
و این که «2» . نیز از آن حضرت روایت شده است که هیچ چیز در میزان عمل سنگینتر از حُسن خُلق نیست «1» . برانگیخته شدهام
محبوبترین شما نزد خدا کسی است که اخلاقش از همه بهتر است، کسانی که فروتن هستند و با دیگران انس میگیرند و دیگران
نیز با آنان انس میگیرند. من ندیدم در جهانِ جستوجو هیچ اهلیّت به از خُلق نکو (مولوي) آموزهها و پیامها: 1. قرآن با حروف
. الفباي معمولی ساخته شده (اگر میتوانید مانند آن را بیاورید). 2. قلم و نوشتار اهمیت فراوانی دارد (به نقش آن توجه کنید). 3
رهبر اسلام در معرض تهمت مخالفان است (از او دفاع کنید). 4. خدا از رهبر اسلام دفاع میکند و به او پاداش میدهد. 5. حقایق
به زودي روشن میشود و مخالفان اسلام نیز آن را میبینند (و نمیتوانند انکارش کنند). 6. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اخلاق
برجستهاي دارد (پس اخلاق او را بیاموزید و ص: 182 سرمشق خود قرار دهید). *** قرآن
کریم در آیات هشتم تا شانزدهم سورهي قلم با اشاره به صفات زشت مخالفان اسلام و تکذیبگري و تهمت آنان نسبت به قرآن،
16 . فَلَا تُطِعِ الْمُکَ ذِّبِینَ* وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ - به پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد تسامح در برابر آنان هشدار میدهد و میفرماید: 8
فَیُدْهِنُونَ* وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ* هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ* مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ* عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ* أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ* إِذَا تُتْلَی
عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ* سَنَسِمُهُ عَلَی الْخُرْطُومِ پس، از تکذیب کنندگان اطاعت مکن.* (آنان) سستی کردن تو را و سستی
کردن خود را آرزو میکنند.* و اطاعت مکن از هر بسیار سوگند یادکندهي خوارشده،* بسیار عیبجویی که به سخنچینی فراوان
گام برمیدارد،* بسیار بازدارنده از نیکی، تجاوزگر گنهپیشه،* پرخورِ سختدل، که بعد از این (همه) بیتبار است.* (اینها به
اینها) افسانههاي پیشینیان ) » : خاطر آن است) که داراي ثروت و پسران است!* هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود، میگوید
به زودي بر بینی او داغ مینهیم! شأن نزول: حکایت کردهاند که گروهی از رؤساي مشرکان مکه، پیامبر اسلام صلی الله *«. است
علیه و آله را به پیروي از آیین نیاکان و شرك دعوت کردند و ولید بن مغیره اموال عظیمی به پیامبر صلی الله علیه و آله پیشنهاد کرد
و سوگند یاد کرد که اگر از آیین خود دست بردارد آن اموال را به او خواهد داد، ولی آیات فوق فرود آمد و پیامبر صلی الله علیه و
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات چند ویژگی منفی براي مخالفان اسلام بیان شده است: الف) «1» . آله را از پیروي آنان منع کرد
تکذیبگر (قرآن و نبوت) هستند؛ ص: 183 ب) خواستار تساهل و تسامح رهبر اسلام هستند؛
ج) بسیار سوگند یاد میکنند؛ د) افرادي پست هستند؛ ه) عیبجو هستند (و به جاي آن که اشکالات خود را ببینند، اشکالات مردم
را میبینند)؛ و) سخنچین هستند (و در جامعه تفرقهافکنی میکنند)؛ ز) نه تنها اهل کار نیک نیستند، بلکه در بسیاري از موارد از
کارهاي نیک جلوگیري میکنند؛ ح) تجاوزگرند و به حقوق دیگران تعرض میکنند؛ ط) گناهکارند؛ ي) پرخور و کینهتوز و
خشن هستند؛ ك) بدنام و بیاصل و نسباند؛ ل) آنان داراي ثروت و پسران متعدد هستند (از این رو گرفتار غفلت و غرور
شدهاند)؛ م) در برابر قرآن موضعگیري میکنند و آیات آن را افسانه میخوانند. 2. مخالفان خواستار نرمش، تسامح و تساهل پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله بودند بدین معنا که ایشان از بخشی از دستورات دین اسلام صرف نظر کنند تا آنها نیز نرمش نشان دهند
ولی قرآن کریم این نقشه و توطئهي مخالفان را افشا کرد و به پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد آن هشدار داد که تسامح و «1»
تساهل نکند. آري؛ مردان حق همیشه بر اصول ثابت خویش ایستادهاند و حاضر نمیشوند بر سر اصول و عقیدهي خود معامله کنند.
3. هر چند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هیچگاه از مشرکان پیروي نمیکرد ولی این آیات خطاب به ایشان آمده تا خط سیر
4. سوگند اسلام و رهبر آن را براي دیگران روشن، و طمعورزان را ناامید سازد. ص: 184
خوردنِ بسیار از صفات مخالفان اسلام است؛ البته راستگویان نیازي به سوگند ندارند معمولًا افرادي که بسیار سوگند یاد میکنند
دروغگو هستند. 5. پرخوري و کینهتوزي و خشونت از صفات زشت مخالفان اسلام است؛ افرادي که فاقد اصالت هستند و اصل و
نسب مشخصی ندارند. اینگونه افراد همه چیز را به سوي خود میکشند و از هیچ کاري ابا ندارند؛ چون شخصیت و آبروي
اجتماعی ندارند که براي آن بترسند. 6. ثروت و فرزند بسیار، موجب غفلت و غرور افراد و سر چشمهي بسیاري از صفات زشت
صفحه 60 از 134
7. مخالفان نسبت به قرآن واکنش منفی و تهمتآمیز دارند؛ آنان قرآن را «1» . میگردد که در مورد مخالفان اسلام بیان شد
افسانههاي پیشینیان معرفی میکنند، در حالی که برخی حقایق عالی قرآن در هیچ کتابی پیش از آن نیامده است و قرآن برخی
خرافات و افسانههاي پیشینیان را نیز ردّ و شکل صحیح آن را بیان میکند. علاوه بر آن، این تهمت مخالفان قرآن نوعی مغالطه
است؛ زیرا تمام آنچه پیشینیان حکایت کردهاند منفی نیست؛ برخی حقایق وحیانی در دورههاي مختلف تاریخ بشر نازل و حکایت
شده است. 8. مخالفان اسلام به عذاب خوار کننده و رسواگر دچار میشوند. قرآن کریم در مورد آنان تعبیري سرزنشآمیز به کار
برده است و آنان را به فیلی تشبیه کرده که داراي خرطوم است و بر بینیاش داغ ننگ نهاده شده است. آري؛ کسانی که این صفات
زشت را دارند از حوزهي انسانیت خارج شده و همچون حیوانی پست هستند و باید داغ عذاب را بچشند. تفسیر قرآن مهر جلد
9. از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که شریرترین افراد کسی است که بسیار سخنچینی میکند و بیست و یکم، ص: 185
آموزهها و پیامها: 1. از مخالفان دین پیروي نکنید. «1» . در میان دوستان تفرقه میافکند و به دنبال عیوب افراد پاك و بیگناه است
2. در برابر مخالفان در مورد دین، تسامح و تساهل نکنید. 3. سوگند فراوان، پستی، سخن چینی، عیبجویی، منع از کارهاي نیک،
تجاوزگري، گناهکاري، شکمبارگی و اصالت نداشتن، از صفات مخالفان اسلام است (پس شما از این امور بپرهیزید). 4. گاهی
کثرت مال و پسران سرچشمهي (غفلت و غرور و) صفات ناپسند میشود. 5. مخالفان دین، در برابر قرآن موضعگیري منفی دارند.
6. عذابی خوارکننده در انتظار مخالفان اسلام است. *** قرآن کریم در آیات هفدهم تا بیست و پنجم سورهي قلم به ماجراي
25 . إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا - عبرتآموز ثروتمندان صاحب باغ و تأثیر بخلورزي آنان در نابودي باغ اشاره میکند و میفرماید: 17
أَصْحَابَ الْجَنَّۀِ إِذْ أَقْسَ مُوا لَیَصْ رِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ* وَلَا یَسْتَثْنُونَ* فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ* فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیِم* فَتَنَادَوْا
مُصْ بِحِینَ* أَنِ اغْدُوْا عَلَی حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ* فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ* أَن لَایَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِسْکِینٌ* وَغَدَوْا عَلَی حَرْدٍ
قَادِرِینَ ص: 186 در حقیقت، ما آن (تکذیبگر) ان را آزمودیم، همانگونه که باغداران را
آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که آن (میوههاي باغ) صبحگاهان حتماً بچینند.* و استثنا نکنند؛* و (عذاب)
چرخندهاي از جانب پروردگارت بر گردِ آن (باغ) چرخید، در حالی که آنان خوابیده بودند.* و همچون درختان قطع شده (و
خاکستر شده) گردید.* و صبحگاهان یکدیگر را ندا دادند،* که اگر میوهچین هستید، به سوي کشتزارتان بامدادان بیرون روید.*
*«. که امروز، هیچ بینوایی در آن (باغ) بر شما هرگز وارد نشود » *: و با شتاب رفتند، در حالی که آنان آهسته به یکدیگر میگفتند
و بامدادان بیرون رفتند، در حالی که بر منع (بینوایان مصمّم و) توانا بودند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به سرنوشت
مفسران حکایت کردهاند که این «1» . ثروتمندان مغروري اشاره شده که صاحب باغی سرسبز و پرمیوه در یمن یا جاي دیگر بودند
باغ در اختیار پیرمرد مؤمنی بود که هر سال به اندازهي نیاز از آن برداشت میکرد و مابقی را به نیازمندان میداد و از این رو هر
سال بینوایان آن منطقه منتظر روز میوهچینی بودند، اما بعد از مرگ او فرزندانش تصمیم گرفتند که فقرا را محروم سازند و تمام
و حتی بر این کار سوگند یاد کردند. ولی شب هنگام که آنان در خواب بودند عذاب الهی فرود «2» محصول باغ را مخفیانه بچینند
آمد و محصولات باغ را نابود کرد و صبح که آن پسران به باغ درآمدند متوجه آثار و فرجام بخلورزي خود شدند و این جریان
عبرتی براي همهي ثروتمندان بخیل شد. بلاگردان جان و تن دعاي مستمندان است که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشهچین
نگفتند و یا چیزي از محصولات باغ را براي « ان شاء اللَّه » 2. صاحبان باغ دارد (حافظ) ص: 187
بینوایان استثنا نکردند و بخل ورزیدند و همین امر موجب نابودي محصولات باغ شد؛ یعنی به یاد خدا نبودن و بُخلورزي یکی از
3. صاحبان باغ آهسته با یکدیگر سخن میگفتند و صبح زود از خانه خارج شدند و مخفیانه «1» . عوامل نابودي ثروت افراد است
به باغ رفتند تا میوهها را بچینند. همهي اینها نشانهي بخل ورزي آنان بود؛ چون میخواستند فقیران از این کار با خبر نشوند و حتی
به همدیگر گفتند: امروز هیچ فقیري را به باغ راه ندهید. 4. از این آیات روشن میشود که مصیبت و عذابی چرخان به گرد باغ
صفحه 61 از 134
آموزهها و «3» . و آن را همچون درختان بدون میوه به خاکستر تبدیل کرد و روز سبز باغ به شب تیرهاي تبدیل شد «2» چرخید
پیامها: 1. ثروتمندان به وسیلهي فقرا آزمایش میشوند. 2. باغداران (و ثروتمندان) بخلورزي نکنند که گرفتار عذاب خواهند شد.
3. مقداري از اموال خود را براي نیازمندان جدا کنید. 4. بخلورزي یکی از عوامل نابودي ثروتهاست. 5. براي محرومیت فقیران
نقشه نکشید (که خدا نقشه و ثروت شما را نابود میسازد). 6. از آزمایش و سرنوشت باغداران فوق عبرت بیاموزید که شما هم در
معرض آزمایش هستید. *** ص: 188 قرآن کریم در آیات بیست و ششم تا سی و سوم
33 . فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ* بَلْ - سورهي قلم به عذاب عبرتآموز صاحبان باغ و پشیمانی آنان اشاره میکند و میفرماید: 26
نَحْنُ مَحْرُومُونَ* قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَ بِّحُونَ* قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ* فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ* قَالُوا
یَاوَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَ اغِینَ* عَسَ ی رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْراً مِّنْهَا إِنَّا إِلَی رَبِّنَا رَاغِبُونَ* کَ ذلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ و
آیا به شما نگفته » : میانهروترین آنان گفت *«! قطعاً ما گم گشتهایم!* بلکه ما محروم شدهایم » : هنگامی که آن (باغ) را دیدند، گفتند
و برخی از آنان به برخی [دیگر] *«! منزّه است پروردگار ما؛ در واقع ما ستمکار بودیم » : گفتند *«!؟ بودم که چرا تسبیح نمیگویید
اي واي بر ما که ما طغیانگر بودیم!* امید است که پروردگارمان » : روکرده، در حالی که یکدیگر را سرزنش میکردند؛* گفتند
عذاب (دنیا) اینگونه است، و حتماً عذاب *.« بهتر از آن براي ما جايگزین کند؛ [چرا] که ما فقط به سوي پروردگارمان مشتاقیم
آخرت بزرگتر است، اگر (بر فرض) میدانستند. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین بیان شد که ثروتمندان صاحب باغ تصمیم
گرفتند که صبح زود و مخفیانه به طرف باغ بروند و میوههاي آن را بچینند تا بینوایان از این مطلب آگاه نشوند و چیزي به آنان
ندهند، اما شبهنگام عذابی نازل شد و باغ آنان را نابود کرد. و در این آیات اشاره شده که صبحهنگام، زمانی که آنان به باغ خود
رسیدند، ناگهان با صحنهاي عجیب روبهرو شدند به طوري که ابتدا فکر کردند این باغ سوختهي بدون میوه باغ آنان نیست و راه را
ص: 189 ولی با کمی دقت متوجه شدند که همان باغ آنهاست «1» . گم کرده و اشتباه آمدهاند
. که نابود شده و خدا آنان را از محصولات آن محروم کرده است؛ از این رو به سرزنش یکدیگر پرداختند و پشیمان شدند. 2
صاحبان باغ محروم شدند؛ هم از برکات مادي و میوههاي باغ و هم از انفاق و بخشش به بینوایان و ثواب الهی. آري؛ کسانی که
میخواستند بینوایان را محروم کنند، خودشان محروم شدند. 3. از این آیات استفاده میشود که در میان صاحبان ثروتمند باغ، فردي
او برادران را از بُخلورزي منع، و به تسبیح و شکر و انفاق «1» . میانسال یا میانرو بود که از نظر عقل و دانش در حد اعتدال بود
سفارش میکرد و هنگامی که وضعیت بلا زدهي باغ را دید، زبانش باز شد و گفت آیا من به شما نگفته بودم (و این وضعیت
اسفبار را پیش بینی نکرده بودم). 4. مقصود از سفارش به تسبیح خدا در این جا آن است که چرا به یاد خدا نیستید و با انفاق، شکر
نعمتهاي او را به جا نمیآورید. آري؛ ریشهي اعمال نیک در معرفت خداست که یکی از موارد آن شناخت خدا به پاکی و تنزیه
او از نقایص است. 5. از این آیات استفاده میشود که صاحبان باغ پس از آن که متوجه اشتباه خود شدند چند کار کردند: الف)
خودشان را سرزنش کردند که چرا فقیران را محروم ساختند. ب) به گناه خود اعتراف کردند و خود را سرکش و ستمکار خواندند.
ز غیر ننالم که همچو حباب همیشه خانه خراب هواي خویشتنم ج) به سوي خدا بازگشتند و حلّ مشکل خویش را از او خواستند. د)
امید خود را به خدا از دست ندادند و حتی امیدوار بودند که خدا باغی بهتر در اختیار آنان بگذارد. تفسیر قرآن مهر جلد بیست و
مرحلهاي بالاتر از ظلم است؛ چون ستمکار ممکن است اصل قانون را بپذیرد، ولی بر اثر خواهشهاي « طغیان » .6 یکم، ص: 190
نفسانی ستم کند؛ اما طغیانگر کسی است که زیربار قانون نمیرود و آن را به رسمیت نمیشناسد. البته ممکن است در این جا ظلم
اشاره به ستم به خویشتن، و طغیان اشاره به ستم به دیگران باشد. 7. افراد بخیل دو عذاب دارند: یکی عذاب دنیا که همان نابودي
ثروت آنهاست و دوم عذاب آخرت که بزرگتر است و براي آنان آماده شده است، ولی آنان از این حقایق آگاهی کافی ندارند.
8. این آیات به عنوان یک سرگذشت تاریخی بیان شده است، اما در پایان آیه اشاره شده که این جریان یک سنت و قانون «1»
صفحه 62 از 134
یعنی هرگاه ثروتمندان بُخل پیشه سازند و انحصارطلبی کنند، «2» ؛ اجتماعی الهی است که در مورد افراد مشابه نیز جریان مییابد
زمینهي نابودي خود را فراهم میکنند و آه محرومان همچون صاعقهي سوزانی، ثروت آنان را نابود میکند. آري؛ این ماجرا
هشداري براي مستکبران ثروتمند و انحصارطلب و استثمارگر جهان امروز است، همان طور که هشداري براي مشرکان ثروتمند مکه
بود. هان اي نهاده تیر جفا در کمانِ حکم اندیشه کن زناوك دلدوز در کمین گر تیر تو ز جوشن فولاد بگذرد پیکان آه بگذرد از
کوهِ آهنین (سعدي) 9. بین گناه و قطع رزق انسان رابطهاي وجود دارد؛ از این رو از امام باقر علیه السلام روایت شده که انسان
ص: «3» .( گناهی میکند و روزياش قطع میشود (سپس حضرت آیات فوق را تلاوت کردند
191 آري؛ ممنوع کردن بخشش به فقرا و محروم ساختن آنان موجب زیان رساندن به آنها میشود و از این رو گناهی نابخشودنی
است که موجب نزول بلا و قطع روزي خود انسان میشود. آموزهها و پیامها: 1. هر کس بینوایان را محروم سازد، خودش (از
ثروت) محروم میشود. 2. به یاد خدا باشید و در راه او انفاق کنید تا گرفتار عذاب نشوید. 3. به سخنان افراد معتدل خوب گوش فرا
دهید تا محروم و بلازده نشوید. 4. انحصارطلبی و محروم کردن بینوایان از ثروت، ستمکاري و سرکشی است. 5. انحصارطلبان
ثروت، مستحقّ سرزنشاند. 6. پس از گناهکاري به سوي خدا بازگردید و به او امیدوار باشید. 7. اگر چیزي را خدا از شما گرفت
. توبه کنید و امیدوار باشید که بهتر از آن را خدا به شما بدهد. 8. انحصارطلبان بخلورز در دنیا و آخرت عذاب میشوند. 9
بخلورزي و انحصارطلبی گناهی است که موجب قطع روزي میشود. *** قرآن کریم در آیات سی و چهارم تا چهل و یکم
41 . إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ - سورهي قلم با بیان فرجام نیکوي مسلمانان پارسا به عدم تساوي آنان با خلافکاران اشاره میکند و میفرماید: 34
عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ* أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَ الْمُجْرِمِینَ* مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ* أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ* إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا
تَخَیَّرُونَ* أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَۀٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَۀِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ* سَلْهُمْ أَیُّهُم بِذلِکَ زَعِیمٌ* أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ
إِن کَانُوا صَادِقِینَ ص: 192 در حقیقت، فقط براي خودنگهداران، نزد پروردگارشان بوستانهاي
پرنعمت (بهشت) است.* و آیا مسلمانان را همچون خلافکاران قرار میدهیم؟!* شما را چه شده؟! چگونه داوري میکنید؟!* بلکه
آیا براي شما کتابی است که از آن درس میخوانید،* که در آن (کتاب) است که آنچه را شما برمیگزینید براي شماست؟!* یا
براي شما بر ما سوگندها (و پیمانها) ي رسایی تا روز رستاخیز است که آنچه را داوري میکنید براي شماست؟!* از آنان بپرس که
کدامشان بر این (سوگند و پیمان) ضامن هستند؟!* یا براي آنان شریکان (معبود گونه) است؟! پس اگر راستگویند باید
شریکانشان را بیاورند. نکتهها و اشارهها: 1. یکی از روشهاي تربیتی قرآن، روش مقایسه و مقابله است؛ یعنی سرنوشت دو گروه
نیکوکار و بدکار را در برابر هم به تصویر میکشد تا مردم بهتر بتوانند راه خود را انتخاب کنند. آیات قبل سرنوشت عذابآلود
ثروتمندان بخیل و خلافکار را به تصویر کشیدند و این آیات به سرنوشت نیکوي مسلمانان پارسا اشاره میکنند. 2. برخی از
مشرکان ثروتمند میپنداشتند و ادعا میکردند که همان طور که وضع زندگی ما در دنیا عالی است، در قیامت نیز عالی خواهد بود.
این آیات آنان را به بازپرسی و محاکمه کشیده، مورد سرزنش قرار میدهد که چگونه چنین داوري میکنید و سرنوشت
خلافکاران را با مسلمانان پارسا و نیکوکار یکسان میانگارید. 3. در این آیات چند راه براي اثبات تساوي سرنوشت مسلمانان با
خلافکاران پیشنهاد و ردّ گردیده است: الف) دلیل عقلی: هیچ انسانی بر اساس عقل و عدل داوري نمیکند که سرنوشت این دو
گروه مساوي باشد. ص: 193 ب) دلیل نقلی: وحی و کتب آسمانی نیز سرنوشت این دو گروه را
یکسان نمیدانند. ج) از راه عهد و پیمان: مخالفان اسلام با خدا میثاق بسته باشند که طبق داوري آنان سرنوشت خلافکاران و
مسلمانان را یکسان قرار دهد، که البته چنین پیمانی وجود ندارد و کسی آن را تضمین نمیکند. د) از راه حمایت و گواهی معبودان
و شریکان خدا: که آنان این داوري مخالفان اسلام را حمایت کنند و بر تساوي خلافکاران و مسلمانان گواهی دهند، که البته چنین
شریکانی وجود ندارند و معبودان آنها خیالی هستند. در آیات 46 و 47 همین سوره دو راه دیگر هم پیشنهاد و بررسی میشود.
صفحه 63 از 134
آموزهها و پیامها: 1. فرجام نیکویی در انتظار پارسایان است. 2. پارسایان در بهشت نزدیک پروردگار جاي دارند. 3. سرنوشت و
فرجام مسلمانان با خلافکاران یکسان نیست. 4. مخالفان اسلام ادعاي بدون دلیل میکنند. 5. داوري باید بر اساس دلیل عقلی
عادلانه یا دلیل نقلی یا پیمان الهی باشد. 6. ادعاي وجود معبودان و شریکان براي خدا، دروغ است. *** قرآن کریم در آیات چهل
و دوم تا چهل و پنجم سورهي قلم با یادآوري درماندگی خلافکاران در رستاخیز به آنان در مورد قانون استدراج و مهلت دادن
45 . یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ* خَاشِعَۀً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّۀٌ - خدا، هشدار میدهد و میفرماید: 42
وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ* فَذَرْنِی وَمَن یُکَ ذِّبُ بِهذَا الْحَ دِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِنْ حَیْثُ لَایَعْلَمُونَ* وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ
کَیْدِي مَتِینٌ ص: 194 روزي که (لباس) از ساق (پا) ها برطرف شود (و کار مشکل گردد) و به
سجده فراخوانده میشوند، و [لی نمیتوانند (سجده کنند).* در حالی که دیدگانشان (از ترس) فروتن گشته (و) خواري آنان را فرا
میگیرد؛ و به یقین، به سوي سجده فراخوانده میشدند در حالی که آنان سالم بودند.* پس من و کسی را که این سخن (: قرآن)
را تکذیب میکند، رهاکن! به زودي از جایی که نمیدانند، به تدریج، گرفتارشان خواهیم کرد؛* و به آنان مهلت میدهم؛ [چرا]
به معناي قسمت پایین پاي انسان است. در میان عربها معمول است که « ساق » . که نقشهي من استوار است. نکتهها و اشارهها: 1
کنایه از شدّت « برهنه شدن ساقها » وقتی میخواهند کار مشکلی انجام دهند دامن به کمر میزنند و ساق پاها را برهنه میکنند و
به معناي اصل و اساس چیزي است (مثل ساقهي « ساق » هراس و وخامت اوضاع در رستاخیز است. برخی مفسران نیز برآناند که
2. خلافکاران در دنیا به سجده و «1» . درخت)؛ از این رو این تعبیر اشاره به آن است که در رستاخیز اصل هر چیزي آشکار میشود
عبادت پروردگار فراخوانده میشدند اما با این که بدنی سالم داشتند، در برابر حق سجده نمیکردند. همین روحیهي استکباري
آنان در آخرت تجسّم مییابد، به طوري که توان سجده کردن نخواهند داشت. 3. در برخی احادیث آمده است که در قیامت
حجاب از نور الهی برداشته میشود و مؤمنان به خاطر عظمت آن به سجده میافتند، ولی پشت منافقان خشک میشود و قدرت
4. این آیات از طرفی به مخالفان قرآن هشدار میدهند که کارشان ص: 195 «2» . سجده ندارند
با خداست و از طرف دیگر به پیامبر صلی الله علیه و آله دلداري میدهند که کاري به کار مخالفان نداشته باشد و آنها را به خدا
واگذار کند، تا کیفر آنها را بدهد. این نوعی قوّت قلب دادن به پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنان در برابر توطئههاي دشمنان
سخن گفته شده است؛ یعنی خدا برخی از گناهکاران را به حال خود وا میگذارد « استدراج و املاء » است. 5. در این آیات از قانون
تا به سرکشی و تجاوز ادامه دهند و حتی به آنها نعمت میبخشد تا بیشتر در غرور و غفلت فرو روند و گناهان بیشتري بکنند و
مستحق عذاب شدیدتري گردند. 6. انسانهاي گناهکار سه حالت دارند: الف) برخی از آنان متوجه گناه خود میشوند و توبه
میکنند. ب) برخی با تازیانهي بلاهاي الهی بیدار میشوند. ج) برخی گناهکاران لجوج که شایستگی این امور را ندارند، به حال
خود رها میشوند و به جاي بلا به آنان نعمت داده میشود و این همان قانون استدراج و املاء است. آري؛ خدا نخست با رحمت
خویش با گناهکاران برخورد میکند و باب توبه را باز میگذارد اما اگر آنان لجاجت کردند مقدمات عذاب شدیدتر آنان را آماده
میسازد. 7. از امام صادق علیه السلام روایت شده که هرگاه بندهاي گناه کند دوباره به او نعمت داده میشود و او استغفار را رها
8. در حدیث دیگري آمده ص: 196 «1» . میکند (و غافل میگردد). این همان استدراج است
است که یکی از یاران امام صادق علیه السلام عرض کرد: من از خدا مالی خواستم و او روزيام کرد، فرزندي خواستم و او به من
اگر » : بخشید، خانهاي طلب کردم و او به من مرحمت کرد، من از این میترسم که نکند این استدراج باشد. امام علیه السلام فرمود
9. از تعبیرات این آیات استفاده میشود که خدا در مجازات خلافکاران «1» .« اینها همراه با حمد و شکر الهی باشد استدراج نیست
و مخالفان قرآن عجله نمیکند بلکه به آنان مهلت میدهد و درجه به درجه و گام به گام آنها را به سوي عذاب پیش میبرد؛ زیرا
کسی عجله میکند که میترسد فرصت از دست برود یا مجرم فرار کند ولی اینها براي خدا مفهومی ندارد و این قانون استدراج
صفحه 64 از 134
هشداري براي همهي گناهکاران است. آموزهها و پیامها: 1. روز رستاخیز روز برهنگی، درماندگی، خواري و مشکلات براي
خلافکاران است. 2. اگر میخواهید در رستاخیز توان پرستش خدا را داشته باشید در دنیا اهل پرستش باشید. 3. خدا شخصاً با
غافل نباشید، که خدا خلافکاران را مهلت میدهد و گام به گام به « استدراج و امهال » مخالفان قرآن برخورد میکند. 4. از قانون
سوي عذاب شدیدتر میکشد. 5. از مهلتیافتن براي گناه شاد نباشید؛ چون ممکن است نقشهاي براي عذاب بیشتر شما باشد. ***
ص: 197 قرآن کریم در آیات چهل و ششم و چهل و هفتم سورهي قلم به پاداش نخواستن
پیامبران اشاره میکند و با بازپرسی از خلافکاران میفرماید: 46 و 47 . أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِن مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ* أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ
یَکْتُبُونَ یا از آنان پاداشی میطلبی، پس آنان از زیان (آن) گرانبارند؟!* یا (اسرار) نهان فقط نزد آنان است، پس آنان (از آنجا)
مینویسند؟! نکتهها و اشارهها: 1. در آیات قرآن بارها تأکید شده که پیامبران الهی از مردم پاداشی براي رسالت خود نمیخواهند
دستمزدي می نخواهیم از کسی دستمزد ما رسد از «2» . تا بهانهاي به دست مخالفان نیفتد و از شنیدن آیات الهی سرباز زنند «1»
نخواسته است «3» حق بسی 2. در این آیات اشاره شده که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از خلافکاران غرامت و پاداش سنگینی
که در برابر آن امتیازي بگیرند و خود را مساوي مسلمانان پارسا بدانند. 3. یکی دیگر از راههایی که ممکن است خلافکاران
بخواهند از آن راه تساوي خود با مسلمانان پارسا را اثبات کنند آن است که بگویند ما از اسرار غیب آگاه شدیم و مثلًا از طریق
کاهنان و غیر آن متوجه شدیم که سرنوشت آنان با مسلمانان مساوي است، ولی چنین ادعایی بعید است و دلیلی بر آن نیست؛ از
ص: 198 آموزهها و «4» . این رو قرآن به صورت استفهام انکاري آن را مطرح کرده است
پیامها: 1. پیامبران از خلافکاران غرامتی دریافت نکردهاند تا به آنان امتیازي بدهند. 2. خلافکاران با عالم غیب ارتباط ندارند (و
ادعاهاي بدون دلیل میکنند). 3. رهبران و مبلغان دینی از مردم دستمزد طلب نکنند. *** قرآن کریم در آیات چهل و هشتم تا
پنجاهم سورهي قلم با اشاره به سرنوشت یونس علیه السلام، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به صبر و استقامت سفارش میکند و
50 . فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَي وَهُوَ مَکْظُومٌ* لَوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَ ۀٌ مِن رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ - میفرماید: 48
وَهُوَ مَذْمُوم* فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ پس براي (ابلاغ) حکم پروردگارت شکیبا باش، و مانند همراه ماهی (: یونس) نباش،
هنگامی که ندا در داد، در حالی که او مورد خشم قرار گرفته بود.* اگر نعمتی از پروردگارش او را درنیافته بود، حتماً به کرانهي
خشکی افکنده میشد، در حالی که او نکوهیده بود.* و [لی پروردگارش او را برگزید و وي را از شایستگان قرار داد. نکتهها و
اشارهها: 1. این آیات از طرفی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را دلداري میدهند و او را به شکیبایی فرامیخوانند و از طرف دیگر
با یادآوري سرنوشت یونس علیه السلام به ایشان هشدار میدهند که مبادا عجله کرده، مردم را نفرین نماید، که در آن صورت به
که باید پیامبر « حکم پروردگار » 2. مقصود از ص: 199 «1» . سرنوشت یونس گرفتار میشود
صلی الله علیه و آله در مورد آن صبر و استقامت کند چیست؟ مفسران قرآن برآناند که منظور دستور به شکیبایی یا فرمان نهایی
خدا دربارهي پیروزي مسلمانان یا ابلاغ احکام الهی است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله باید در این راه شکیبا باشد و عجله
البته مانعی ندارد که همهي این امور مقصود باشد؛ چون «1» . نکند و از دست مخالفان خسته نگردد و آنان را رها یا نفرین نکند
مَتی یکی از پیامبران الهی بود که بعد از موسی و هارون علیهما » رهبران الهی باید در تمام این موارد شکیبا باشند. 3. یونس فرزند
السلام در حدود 825 سال قبل از میلاد مسیح پا به عرصهي وجود گذاشت و در سرزمین نینوا در عراق به هدایت مردم پرداخت. هم
،« یونس » اکنون نزدیک کوفه قبري است که به نام یونس مشهور است. ماجراي این پیامبر الهی در سورههاي متعدد قرآن، از جمله
4. یونس پیامبر مردم را به سوي توحید فرا خواند ولی قوم او لجاجت کردند و پس از «2» . آمده است « صافات » و « قلم » ،« انبیاء »
چهل سال تبلیغ دو نفر به او ایمان آوردند؛ از این رو یونس مردم را نفرین کرد و از شهر بیرون رفت و سوار کشتی شد و طی
ماجرایی در شکم ماهی گرفتار شد و پس از مناجات با خدا و تسبیح و اعتراف، به طور اعجازآمیزي نجات یافت و در صحراي
صفحه 65 از 134
5. مقصود از نداي غمناك یونس علیه السلام همان نداي نفرین او و یا نداي یونس علیه السلام در شکم «3» . خشکی افکنده شد
6. در قرآن آمده است که ص: 200 «4» . ماهی است که در برخی آیات بدان اشاره شده است
و در این آیه اشاره شده که اگر «1» وقتی یونس علیه السلام از شکم ماهی به صحراي خشک افکنده شد، گیاه کدو بر او رویید
نعمت الهی (توفیق توبه) نبود یونس در همان صحرا رها میشد و نجات نمییافت. 7. چرا در برخی آیات قرآن یونس علیه السلام
اما این آیات او را در خورسرزنش نمیدانند؟ یونس علیه السلام، قبل از توبه، به خاطر ترك قوم «2» مستحق سرزنش معرفی شده
خویش مستحق سرزنش بود اما پس از توبه، دیگر سزاوار سرزنش نبود. 8. یونس پس از توبه به لطف الهی بار دیگر برگزیده شد و
در زمرهي شایستگان درگاه الهی قرار گرفت و به سراغ قومش آمد و مردم به او ایمان آوردند و مدتی طولانی در میان آنان
زندگی کرد. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی باید در برابر دستورات الهی صبور باشند. 2. رهبر نباید عجله کند و زود مردم را رها
یا نفرین نماید و گرنه همچون یونس گرفتار میشود. 3. توبه موجب نزول لطف و نعمت الهی میشود و انسان را از هلاکت و
سرزنش نجات میدهد. 4. اگر نعمت و لطف الهی شامل حال انسان شود، شایسته و برگزیده میشود. *** قرآن کریم در آیات
پنجاه و یکم و پنجاه و دوم سورهي قلم به موضعگیري منفی کافران در برابر پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره میکند و در پاسخ به
51 و 52 . وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ آنان میفرماید: ص: 201
وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ* وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ و مسلماً، نزدیک بود کسانی که کفر ورزیدند هنگامی که آگاه کننده (: قرآن) را
در حالی که آن (قرآن) جز یادآوري براي جهانیان نیست. *«. قطعاً، او دیوانه است » : شنیدند با دیدگانشان تو را بلغزانند و میگویند
نکتهها و اشارهها: 1. مفسران قرآن در مورد آیات فوق چند تفسیر ارائه کردهاند: الف) تعبیر کنایی است و مقصود نگاههاي
ب) «1» . خشمآلود کافران نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله است که گویی میخواهند با نگاه خویش پیامبر را بخورند یا بکشند
مقصود چشم زدن است؛ یعنی دشمنان وقتی آیات قرآن را میشنوند ناراحت میشوند و میخواهند با نگاه خویش تو را به زمین
افکنند و هلاك سازند. ج) مقصود تعجب کافران و مجذوب شدن آنان به آیات قرآن است، به طوري که نزدیک است تو را چشم
بزنند. البته در تفسیر سوم تضاد گفتار دشمنان اسلام ظاهر میشود که از طرفی پیامبر صلی الله علیه و آله را دیوانه میخوانند و از
2. در این آیات با تعبیر لطیفی به تهمت جنون نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله پاسخ «2» . طرف دیگر مجذوب سخنان او میشوند
داده شده است؛ قرآن کتابی است که معارف عالی آن مایهي تذکّر و بیداري بشریت است و مطالب فطري و حقایق تاریخی را به
یاد آنان میآورد؛ پس ممکن نیست که شخصی دیوانه آن را پدید آورده باشد. 3. برخی معتقدند که در چشم بعضی مردم اثر
مخصوصی است که ممکن است با نگاه کردن با تعجب به چیزي یا کسی آن را از بین ببرند و یا به آن زیان برسانند و آن را در
اصطلاح چشم زخم مینامند. ص: 202 چشم زخم از نظر عقلی و علمی محال نیست، زیرا
نیروهاي مرموز مخرّب همچون نیروي مغناطیس و اشعهي لیزر در طبیعت وجود دارد و چشم زخم هم میتواند یکی از آنها باشد
که هنوز کاملًا ماهیت آن روشن نشده است. هر چند اثبات چشم زخم به وسیلهي آیهي فوق مشکل است، اما در احادیث اسلامی
«2» . در نهج البلاغه آمده است که چشم زخم حق است و دعا و توسل براي دفع آن نیز حق است «1» . اجمالًا به آن اشاره شده است
البته تذکر این نکته لازم است که پذیرش چشم زخم به معناي قبول اعمال خرافی برخی مردم در این مورد نیست، همان طور که
. نمیتوان کسی را در این مورد متّهم به بدچشمی کرد. آموزهها و پیامها: 1. کافران از فعالیت خادمان قرآن به خشم میآیند. 2
کافران در برابر قرآن و رهبر اسلام موضع میگیرند و به آنها تهمت میزنند ولی خدا دفاع میکند. 3. رهبران الهی آماده باشند که
آنان و قرآن مورد حمله و تهمت قرار میگیرید ولی خدا (و مسلمانان از آنان) دفاع میکنند. 4. هر گاه دشمنان در برابر نفوذ قرآن
قرار میگیرند (و نمیتوانند کاري بکنند) به رهبران اسلام حمله میکنند ولی شما (خط را گم نکنید و) از قرآن دفاع کنید. 5. قرآن
مایهي تذکّر و بیداري و یادمان جهانیان است (پس آورندهي آن دیوانه نیست). ص: 203
صفحه 66 از 134
بخش